امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aperture

ˈæpərtʃʊr ˈæpətʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
روزنه
noun
دهانه یا سوراخ، روزنه، گشادگی
- Pour a drop of oil in the aperture of the (wheel's) hub.
- یک قطره روغن در روزنه‌ی توپی چرخ بچکان.
- If you use a larger aperture, the picture will come out better.
- اگر دریچه دوربین را بازتر کنی عکس بهتر در خواهد آمد.
- aperture lens
- عدسی دهانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aperture

  1. noun hole
    Synonyms: breach, break, chasm, chink, cleft, crack, cut, eye, fissure, gap, gash, interstice, opening, orifice, outlet, passage, perforation, pinhole, puncture, rift, rupture, slash, slit, slot, space, vent

ارجاع به لغت aperture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aperture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aperture

لغات نزدیک aperture

پیشنهاد بهبود معانی