امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Apolitical

    ˌeɪpəˈlɪtɪkl ˌeɪpəˈlɪtɪkl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    دارای شخصیت غیرسیاسی، بی‌علاقه به امور سیاسی، غیرسیاسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - He believed that a university ought to be apolitical.
    - او معتقد بود که دانشگاه باید از سیاست به دور باشد.
    - The society's activities were apolitical.
    - فعالیت‌های انجمن جنبه‌های غیرسیاسی داشت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد apolitical

    1. adjective Politically neutral
      Synonyms: unpolitical

    لغات هم‌خانواده apolitical

    ارجاع به لغت apolitical

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «apolitical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/apolitical

    لغات نزدیک apolitical

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار