امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Applicant

ˈæplɪkənt ˈæplɪkənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    applicants

معنی و نمونه‌جمله

noun countable B2
درخواست‌دهنده، تقاضا‌کننده، طالب، داوطلب، متقاضی، درخواست‌گر
- This job had many applicants.
- این شغل متقاضیان زیادی داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد applicant

  1. noun person trying for position
    Synonyms: appellant, aspirant, candidate, claimant, hopeful, inquirer, petitioner, postulant, seeker, suitor, suppliant
    Antonyms: boss, manager

لغات هم‌خانواده applicant

ارجاع به لغت applicant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «applicant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/applicant

لغات نزدیک applicant

پیشنهاد بهبود معانی