امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Auditorium

    ˌɑːdəˈtɔːriəm ˌɔːdəˈtɔːriəm
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      auditoriums

    توضیحات

    همچنین می‌توان از شکل جمع auditoria به‌ جای auditoriums استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    تالار کنفرانس، تالار شنوندگان، شنودگاه، سالن اجتماعات، تالار سخنرانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The auditorium seats over a thousand people.
    - این سالن اجتماعات بیش از هزار نفر را در خود جای داده‌است.
    - The new building will include an exhibition hall, auditorium, bookshop and restaurant.
    - ساختمان جدید شامل سالن نمایش، تالار کنفرانس، کتابفروشی و رستوران خواهد بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد auditorium

    1. noun room, building for entertainment events
      Synonyms: amphitheater, assembly hall, barn, concert hall, hall, movie house, music hall, opera house, playhouse, reception hall, theater

    ارجاع به لغت auditorium

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «auditorium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/auditorium

    لغات نزدیک auditorium

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند