امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Autocracy

ɑːˈtɑːkrəsi ɔːˈtɒkrəsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
حکومت مطلق، حکومت مستقل، استبداد، دیکتاتوری، خودکامگی، تک‌سالاری، کشور تحت حکومت تک‌سالار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- an autocratic regime.
- یک حکومت استبدادی.
- Autocracy often causes the people to revolt.
- حکومت دیکتاتوری اغلب باعث شورش مردم می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد autocracy

  1. noun government by one
    Synonyms: absolutism, czarism, despotism, dictatorship, monarchy, monocracy, oppression, totalitarian government, tyranny
    Antonyms: democracy

ارجاع به لغت autocracy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «autocracy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/autocracy

لغات نزدیک autocracy

پیشنهاد بهبود معانی