امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Backset

American: ˈbækˌset British: ˈbækˌset
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بازداشت، عقب‌زنی، معکوس، وارونه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد backset

  1. noun A change from better to worse
    Synonyms: reversal, reverse, setback

ارجاع به لغت backset

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backset» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/backset

لغات نزدیک backset

پیشنهاد بهبود معانی