امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Best Shot

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    idiom
    تمام تلاش خود را کردن، با تمام وجود تلاش کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - I don't expect to win. But I am going to give it my best shot.
    - انتظار ندارم که برنده شوم اما تمام تلاشم را می‌کنم.
    - Lydia didn’t get the job, but at least she gave it her best shot.
    - لیدیا شغل رو نگرفت؛ اما حداقل تمام تلاشش رو کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد best shot

    1. noun all-out try
      Synonyms: all one’s got, best effort, best one can do, maximum effort, one’s all, one’s damndest, optimum effort

    ارجاع به لغت best shot

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «best shot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/best-shot

    لغات نزدیک best shot

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی