گذشتهی ساده:
billedشکل سوم:
billedسومشخص مفرد:
billsوجه وصفی حال:
billingشکل جمع:
billsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برات، حواله
سند فروش، فاکتور
ادعانامه، اتهامنامه
(عامیانه) رضایتبخش بودن، حایز شرایط بودن
بهکارخوردن، بهدردخوردن، قابل استفاده بودن
حرفهای عاشقانه زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bill» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bill