امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Brain Drain

ˈbreɪnˈdreɪn breɪndreɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
فرار مغزها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brain drain

  1. noun loss of important personnel
    Synonyms: departure, mass exodus, turnover

ارجاع به لغت brain drain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brain drain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brain drain

لغات نزدیک brain drain

پیشنهاد بهبود معانی