امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Brain Trust

ˈbreɪnˈtrəst breɪntrʌst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

گروه اندیشمند (که به‌طور غیررسمی با آن‌ها مشورت می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brain trust

  1. noun board of advisers
    Synonyms: advisors, advisory board, authorities, cabinet, council, experts, high-level advisers, inner circle

ارجاع به لغت brain trust

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brain trust» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brain trust

لغات نزدیک brain trust

پیشنهاد بهبود معانی