امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Brave

breɪv breɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    braved
  • شکل سوم:

    braved
  • سوم‌شخص مفرد:

    braves
  • وجه وصفی حال:

    braving
  • شکل جمع:

    braves
  • صفت تفضیلی:

    braver
  • صفت عالی:

    bravest

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
دلاور، تهم، شجاع، دلیر، دلیرانه، عالی، بی پروا، متهور، بی باک، غیور، بامروت، خیره سر، سرانداز، سلحشور، نترس، مرد، با جرات، پردل، نیو، یل، دلدار، کندآور، با شهامت، پرشکوه، فرخ، فرخنده، خجسته، پر جلال، جنگاور سرخپوست، (قدیمی) زورگو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The brave soldiers who defended their homeland.
- سربازان دلیری که از میهن خود دفاع کردند.
- a brave new world
- جهان نو و فرخنده، مدینه‌ی فاضله
verb - transitive
با دلیری و رشادت با امری مواجه شدن، خودنمایی کردن، روبرو شدن با، مقابله کردن، به مبارزه برخاستن، عرض اندام کردن
- The man who braved the snow and the cold to bring us medicine.
- مردی که برف و سرما را تحمل کرد تا برای ما دارو بیاورد.
verb - intransitive
آراستن، لاف زدن، بالیدن
noun countable
آدم شجاع
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brave

  1. adjective bold
    Synonyms: adventurous, audacious, chin-up, chivalrous, confident, courageous, daring, dashing, dauntless, defiant, doughty, fearless, firm, foolhardy, forward, gallant, game, gritty, gutsy, hardy, heroic, herolike, imprudent, indomitable, intrepid, lionhearted, militant, nervy, plucky, reckless, resolute, spirited, spunky, stalwart, stout, stouthearted, strong, unabashed, unafraid, unblenching, undauntable, undaunted, undismayed, unfearful, valiant, valorous, venturesome
    Antonyms: afraid, cautious, fearful, frightened, humble, meek, reticent, retiring, shy, timid
  2. verb endure bad situation
    Synonyms: bear, beard, challenge, confront, court, dare, defy, face, face off, fly in the face of, go through, outdare, risk, stand up to, suffer, support, take on, venture, withstand
    Antonyms: break down, capitulate, complain, dodge, fear, give up, hide, run away, skip

ارجاع به لغت brave

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brave

لغات نزدیک brave

پیشنهاد بهبود معانی