Break (or Smash, Full, Tear) To Pieces
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
collocation
شکستن (یا خرد کردن یا کشیدن یا پاره کردن) و به تکه‌های کوچک تقسیم کردن، متلاشی کردن، تکه‌تکه کردن، داغون کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ارجاع به لغت break (or smash, full, tear) to pieces
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «break (or smash, full, tear) to pieces» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/break (or smash, full, tear) to pieces
لغات نزدیک break (or smash, full, tear) to pieces
- - break
- - break (or fly) into flinders
- - break (or smash, full, tear) to pieces
- - break a habit
- - break a leg