امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Buddy-buddy

    American: ˈbʌdiˈbʌdi British: ˈbʌdiˈbʌdi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    (اغلب دارای معنی کمی منفی) صمیمی (ولی به‌طور ظاهری)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Since when has he become so buddy-buddy?
    - از کی تا حالا اینقدر جون‌جونی شده؟
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد buddy-buddy

    1. adjective (used informally) associated on close terms
      Synonyms: chummy, close, cozy, friendly, intimate, thick

    ارجاع به لغت buddy-buddy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «buddy-buddy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/buddy-buddy

    لغات نزدیک buddy-buddy

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند