امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Burnt

    bɜːrnt bɜːnt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      burnt

    • شکل سوم:

      burnt

    • سوم‌شخص مفرد:

      burns

    • وجه وصفی حال:

      burning

    معنی‌ها

    adjective adverb
    زمان گذشته ساده فعل Burn

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    adjective adverb
    قسمت سوم فعل Burn
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد burnt

    1. adjective burned
      Synonyms: singed, charred, seared, scalded, scorched, parched

    لغات هم‌خانواده burnt

    ارجاع به لغت burnt

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «burnt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/burnt

    لغات نزدیک burnt

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی