معنی bye-bye به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈbaɪˈbaɪ ˈbaɪˈbaɪ ˌbaɪˈbaɪ ˌbaɪˈbaɪ

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: by-by

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

interjection

بای‌بای، خداحافظ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- It was nice seeing you, bye-bye!

- از دیدنت خوشحال شدم، بای‌بای!

- By-by, have a great day!

- خداحافظ، روز خوبی داشته باشی!

adverb interjection noun

لالا (اشاره به خواب) (معمولاً با go می‌آید)

- My dog loves to curl up on his bed and go bye-bye.

- سگم دوست دارد روی تختش خودش را جمع کند و لالا کند.

- I need to go by-by early tonight so I can wake up refreshed for my morning meeting.

- باید امشب زود لالا کنم تا بتوانم برای جلسه‌ی صبحگاهی سرحال از خواب بیدار شوم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bye-bye

noun A farewell remark

Synonyms: bye, adieu, adios, cheerio, arrivederci, auf wiedersehen, au-revoir, good-by, goodby, good-bye, goodbye, good-day, sayonara, so-long

ارجاع به لغت bye-bye

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «bye-bye» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bye-bye

لغات نزدیک bye-bye

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند