امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bygone

ˈbaɪɡɑːn ˈbaɪɡɒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
گذشته ،کهنه ،قدیمی ،گذشته‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bygone

  1. adjective in the past
    Synonyms: ancient, antiquated, archaic, belated, dated, dead, defunct, departed, down memory lane, erstwhile, extinct, forgotten, former, gone, gone by, in oblivion, late, lost, of old, of yore, olden, oldfangled, old-fashioned, old-time, one-time, out-of-date, previous, quondam, sometime, vanished, water over the dam, water under the bridge
    Antonyms: modern, new, recent

Idioms

  • let bygones be bygones

    گذشته را فراموش کن (به حال خود بگذار)، هر بدی و خوبی دیدی ببخش.

    بیا گذشته‌ها را فراموش کنیم

ارجاع به لغت bygone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bygone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bygone

لغات نزدیک bygone

پیشنهاد بهبود معانی