امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Candidacy

ˈkændədəsi ˈkændədəsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نامزدی، داوطلبی، کاندید(بودن)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد candidacy

  1. noun willingness
    Synonyms: application, readiness, competition, preparedness, offer, running for office, candidateship, nomination

ارجاع به لغت candidacy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «candidacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/candidacy

لغات نزدیک candidacy

پیشنهاد بهبود معانی