امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Capsule

ˈkæpsl ˈkæpsjuːl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    capsules

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
کپسول، پوشش، کیسه، پوشینه، سرپوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a box full of blue capsules
- یک قوطی پر از پوشینه‌های آبی رنگ
- articular capsule
- پوشند مفصلی
- a capsule biography
- زیست‌نامه‌ی خلاصه‌شده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد capsule

  1. adjective shortened form
    Synonyms: abridged, canned, condensed, epitomized, pocket, potted, tabloid
  2. noun tablet, usually medicine
    Synonyms: bolus, cap, dose, lozenge, pellet, pill, troche

ارجاع به لغت capsule

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «capsule» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/capsule

لغات نزدیک capsule

پیشنهاد بهبود معانی