امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Capsulize

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

verb - transitive
در پوشینه یا کپسول قرار دادن، پوشینه کردن، پوشند کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
verb - transitive
خلاصه کردن
- a capsulized description
- توصیفی خلاصه‌شده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد capsulize

  1. verb Put in a short or concise form; reduce in volume
    Synonyms: capsule, capsulise, encapsulate, capsulate

ارجاع به لغت capsulize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «capsulize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/capsulize

لغات نزدیک capsulize

پیشنهاد بهبود معانی