امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cautionary

    ˈkɒːʃəneri ˈkɔːʃənri
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more cautionary

    • صفت عالی:

      most cautionary

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    اخطارآمیز، احتیاطی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - a cautionary tale
    - داستانی پندآمیز
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cautionary

    1. adjective Giving warning
      Synonyms: admonitory, monitory, warning, admonishing, exemplary
    2. adjective Warding off; - Victor Schultze
      Synonyms: prophylactic

    ارجاع به لغت cautionary

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cautionary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cautionary

    لغات نزدیک cautionary

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند