امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Celiac

    ˈsiːliæk ˈsiːliæk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    پزشکی مبتلا به سلیاک، کسی که سلیاک دارد
    لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - My friend is a celiac and has to be very careful about what she eats.
    - دوستم به سلیاک مبتلاست و باید مراقب چیزهایی که می‌خورد، باشد.
    - As a celiac, he avoids gluten-containing foods.
    - او به عنوان شخص مبتلا به سلیاک باید از غذاهای حاوی گلوتن پرهیز کند.
    adjective
    پزشکی وابسته به حفره‌ی شکم، شکمی، بطنی
    adjective
    پزشکی مربوط به بیماری سلیاک
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد celiac

    1. adjective Of or in or belonging to the cavity of the abdomen
      Synonyms: coeliac

    ارجاع به لغت celiac

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «celiac» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/celiac

    لغات نزدیک celiac

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی