امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Celibacy

    ˈseləbəsi ˈselɪbəsi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    تجرد، بی‌زنی، بی‌شوهری، خودداری از ازدواج

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - In the Catholic church celibacy is one of the conditions for becoming a priest.
    - در کلیسای کاتولیک تجرد یکی از شروط کشیش شدن است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد celibacy

    1. noun abstinence from sexual activity
      Synonyms: abstention, chastity, continence, frigidity, impotence, maidenhood, purity, singleness, virginity, virtue
      Antonyms: promiscuousness

    ارجاع به لغت celibacy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «celibacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/celibacy

    لغات نزدیک celibacy

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی