امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Censored

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      censors

    • وجه وصفی حال:

      censoring

    معنی

    adjective
    سانسورشده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد censored

    1. verb forbid the public distribution of ( a movie or a newspaper)
      Synonyms:
      banned forbidden prohibited suppressed restricted controlled withheld removed deleted edited abridged cut purged blacklisted muzzled stifled bowdlerized expurgated killed hushed concealed criticized reviewed examined inspected overseen interdicted
      Antonyms:
      allowed permitted approved sanctioned endorsed
    1. verb to examine (material) and remove parts considered harmful or improper for publication or transmission
      Synonyms:
      screened expurgated bowdlerized
    1. adjective suppressed or subject to censorship
      Antonyms:
      uncensored

    ارجاع به لغت censored

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «censored» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/censored

    لغات نزدیک censored

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی