امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Certification

ˌsɜ˞ːt̬əfɪˈkeɪʃn səˌtɪfɪˈkeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    certifications

معنی

noun
تصدیق، گواهی، شهادت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد certification

  1. noun A document attesting to the truth of certain stated facts
    Synonyms: certificate, documentation, credential, credentials, corroboration
  2. noun Validating the authenticity of something or someone
    Synonyms: authentication
  3. noun The act of certifying or bestowing a franchise on
    Synonyms: enfranchisement

ارجاع به لغت certification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «certification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/certification

لغات نزدیک certification

پیشنهاد بهبود معانی