امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Characteristically

    ˌkerəktəˈrɪstɪkli ˌkærəktəˈrɪstɪkli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    (به گونه‌ای که منعکس‌کننده‌ی بارزترین ویژگی‌های یک فرد یا چیز یا کاری است که فرد اغلب انجام می‌دهد) مشخصاً، به‌طور مشخص، اساساٌ، طبق معمول

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Her response was characteristically blunt.
    - پاسخ او به‌طور مشخص صریح و بی‌پرده بود.
    - Parkinson's disease characteristically occurs in old age.
    - بیماری پارکینسون مشخصاً در سنین بالا بروز پیدا می‌کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد characteristically

    1. adverb In characteristic manner
      Antonyms: uncharacteristically

    لغات هم‌خانواده characteristically

    ارجاع به لغت characteristically

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «characteristically» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/characteristically

    لغات نزدیک characteristically

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی