امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Charr

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( char =) زغال، تبدیل به زغال کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد charr

  1. noun Damage or a damaged substance that results from burning
    Synonyms: singes, sears, scorches, burns
  2. noun A human female employed to do housework
    Synonyms: women
  3. noun Any of several small trout-like fish of the genus Salvelinus
    Synonyms: char

ارجاع به لغت charr

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «charr» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/charr

لغات نزدیک charr

پیشنهاد بهبود معانی