امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Checkup

ˈtʃekʌp ˈtʃek-ʌp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    checkups

توضیحات

در انگلیسی بریتانیایی به‌جای checkup از check-up استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی آمریکایی پزشکی معاینه‌ی کلی، چکاپ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- I scheduled a checkup for next week.
- من برای هفته‌ی آینده برنامه چکاپ ریختم.
- She felt nervous before her annual checkup.
- او قبل‌از معاینه‌ی کلی سالانه‌ی خود احساس عصبانیت می‌کرد.
noun countable
بازرسی کلی، معاینه‌ی عمومی، معاینه‌ی فنی (اتومبیل)
- He missed his car's checkup and ended up with engine trouble.
- او معاینه‌ی فنی ماشین خود را فراموش کرد و در نهایت با مشکل موتور مواجه شد.
- Regular checkups can extend the life of your vehicle.
- بازرسی‌های کلی منظم می‌تواند عمر وسیله‌ی نقلیه‌ی شما را افزایش دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد checkup

  1. noun The act of examining carefully
    Synonyms: check, examination, inspection, perusal, medical checkup, scrutiny, study, medical examination, view, going-over, medical exam, medical, health check
  2. noun A medical inquiry into a patient's state of health
    Synonyms: exam, examination

ارجاع به لغت checkup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «checkup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/checkup

لغات نزدیک checkup

پیشنهاد بهبود معانی