امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cheddar

ˈtʃedər ˈtʃedə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: Cheddar

همچنین در معنای اول می‌توان از cheddar cheese و Cheddar cheese به‌جای cheddar استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
غذا و آشپزی چدار، پنیر چدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The cheddar melted on top of the burger.
- پنیر چدار روی برگر آب شد.
- The cheddar cheese was smooth and delicious.
- پنیر چدار نرم و خوش‌مزه بود.
noun uncountable
انگلیسی آمریکایی عامیانه پول
- He saved up enough cheddar to buy a new car.
- او به اندازه‌ی کافی پول پس‌انداز کرد تا یک ماشین جدید بخرد.
- She invested her cheddar wisely in the stock market.
- او پولش را هوشمندانه در بازار سهام سرمایه‌گذاری کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cheddar

  1. noun Hard smooth-textured cheese; originally made in Cheddar in southwestern England
    Synonyms: cheddar-cheese, Armerican cheddar, american-cheese

ارجاع به لغت cheddar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cheddar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cheddar

لغات نزدیک cheddar

پیشنهاد بهبود معانی