Collarbone
ˈkɑːlərboʊn
ˈkɒləbəʊn
آخرین به‌روزرسانی:
توضیحات
شکل نوشتاری دیگر این لغت: collar-bone
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
کالبدشناسی
ترقوه، چنبر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- وقتی آخر هفته گذشته فوتبال بازی می‌کرد، ترقوه‌اش شکست.
- این ورزشکار برای ترمیم شکستگی ترقوه تحت عمل جراحی قرار گرفت.
مترادف و متضاد collarbone
-
noun Bone linking the scapula and sternumSynonyms: clavicle
ارجاع به لغت collarbone
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «collarbone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/collarbone
لغات نزدیک collarbone
- - collapsible
- - collar
- - collarbone
- - collard
- - collate