امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Come Clean

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

idiom
(امریکا ـ عامیانه) اذعان کردن، اقرار کردن، راست گفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد come clean

  1. verb tell the truth
    Synonyms: acknowledge information, admit, confess, confess all, explain, implicate oneself, incriminate oneself, make clean breast, own up, reveal, spill
    Antonyms: hide, hold, secret

ارجاع به لغت come clean

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «come clean» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/come-clean

لغات نزدیک come clean

پیشنهاد بهبود معانی