امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Commemorate

kəˈmeməreɪt kəˈmeməreɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    commemorated
  • شکل سوم:

    commemorated
  • سوم‌شخص مفرد:

    commemorates
  • وجه وصفی حال:

    commemorating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive C2
مجلس یاد‌آوری، نگاه داشتن، جشن گرفتن، به یادگار نگاه داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- We are gathered here to commemorate his services.
- ما برای بزرگداشت خدمات او اینجا گرد آمده‌ایم.
- a statue to commemorate those killed in the war
- مجسمه‌ای به یادبود کشته‌شدگان جنگ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد commemorate

  1. verb honor, observe occasion
    Synonyms: admire, celebrate, immortalize, keep, memorialize, monument, monumentalize, observe, pay tribute to, perpetuate, remember, salute, solemnize
    Antonyms: dishonor, forget, neglect

ارجاع به لغت commemorate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «commemorate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/commemorate

لغات نزدیک commemorate

پیشنهاد بهبود معانی