امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Compact Disc

    ˈkɑːmpæktˈdɪskɔːrˈdɪsk kəmˈpæktdɪskɔːdɪsk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      compact discs

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    لوح فشرده، دیسک فشرده، سی‌دی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The compact disc is a miracle of modern technology.
    - لوح فشرده معجزه‌ی تکنولوژی مدرن است.
    - compact disc player
    - پخش‌کننده‌ی سی‌دی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد compact disc

    1. noun recording of music or speech
      Synonyms: album, CD, cut, cylinder, demo, digital recording, disk, laser disk, record, release, track

    ارجاع به لغت compact disc

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «compact disc» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/compact-disc

    لغات نزدیک compact disc

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار