امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Compositor

kəmˈpɑːzɪt̬ər kəmˈpɒzɪtə kəmˈpɒzɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
حروفچین، سازنده، آهنگساز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد compositor

  1. noun One who sets written material into type
    Synonyms: typesetter, printer, typographer, keyboarder, makeup man, Linotype operator, compo, setter

ارجاع به لغت compositor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «compositor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/compositor

لغات نزدیک compositor

پیشنهاد بهبود معانی