امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Comprehensible

ˌkɑːmprəˈhensəbl ˌkɒmprɪˈhensəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more comprehensible
  • صفت عالی:

    most comprehensible

معنی و نمونه‌جمله

adjective
دریافتنی، قابل‌درک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Your answers should be short and comprehensible.
- پاسخ‌های شما باید کوتاه و قابل‌فهم باشد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد comprehensible

  1. adjective understandable
    Synonyms: apprehensible, clear, coherent, comprehendible, conceivable, explicit, fathomable, graspable, intelligible, knowable, lucid, luminous, plain
    Antonyms: exclusive, incomplete, nonunderstandable, unintelligible

ارجاع به لغت comprehensible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «comprehensible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/comprehensible

لغات نزدیک comprehensible

پیشنهاد بهبود معانی