امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Concernment

American: kənˈsɜːrnmənt British: kənˈsɜːnmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(نادر) قضیه، موضوع، کاروبار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
(نادر) نگرانی، واهمه
noun
(نادر) مهم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد concernment

  1. noun The fact of being related to the matter at hand
    Synonyms: applicability, application, appositeness, bearing, germaneness, materiality, pertinence, pertinency, relevance, relevancy
  2. noun The quality or state of being important
    Synonyms: concern, consequence, import, importance, moment, significance, significancy, weight, weightiness
  3. noun Curiosity about or attention to someone or something
    Synonyms: concern, interest, interestedness, regard

ارجاع به لغت concernment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «concernment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/concernment

لغات نزدیک concernment

پیشنهاد بهبود معانی