امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Concert Grand (piano)

    ˈkɑːnsərtˈɡrændpiˈænoʊ kənˈsɜːtɡrændpɪˈænəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    (موسیقی) بزرگ‌ترین نوع پیانوی کنسرتی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - This company is popular for its high quality concert grand pianos.
    - این شرکت به‌خاطرِ پیانوهای بزرگ کنسرتیِ با کیفیت بالا، مشهور است.
    - This Musical Ensemble bought a new concert grand piano.
    - این گروه موسیقی، پیانوی بزرگ کنسرتی جدیدی را خریداری کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد concert grand (piano)

    1. noun grand piano
      Synonyms: concert piano

    ارجاع به لغت concert grand (piano)

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «concert grand (piano)» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/concert-grand-piano

    لغات نزدیک concert grand (piano)

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار