معنی concert pitch به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

American: ˈkɑːnsərtˈpɪtʃ British: kənˈsɜːtpɪtʃ

معنی‌ها

(موسیقی) رسایی زیاد (کوک کردن سازهای کنسرت به‌طوری که صدایشان از حد معمول بلندتر باشد تا در تالار کنسرت بهتر شنیده شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

(موسیقی) حد معمول رسایی (که امروزه برای سازها و همچنین آواز چنین است: A بالای C میانی و نوسان حدود 440 بسامد در ثانیه)

(موسیقی) صدای نت ابزار گهنواز در کنسرت (مثل شیپور)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد concert pitch

noun common tuning standard used for musical instruments for concert performances

Synonyms: best, international pitch, philharmonic pitch

ارجاع به لغت concert pitch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «concert pitch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/concert pitch

لغات نزدیک concert pitch

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار