امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Confederacy

    kənˈfedrəsi kənˈfedrəsi
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      confederacies

    معنی

    noun
    هم‌پیمانی، اتفاق، اتحاد، پیوند، اتحادیه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد confederacy

    1. noun coalition
      Synonyms: alliance, anschluss, bond, compact, confederation, conspiracy, covenant, federation, government, league, organization, union

    Collocations

    • the confederacy

      (امریکا) اتحاد ایالتهای جنوبی (1860-61) در جنگهای داخلی (نام کامل این پیمانگان: Confederate States of America)

    ارجاع به لغت confederacy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «confederacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/confederacy

    لغات نزدیک confederacy

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی