امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Conjugate

ˈkɑːndʒəɡeɪt ˈkɑːndʒəɡeɪt ˈkɒndʒəɡeɪt ˈkɒndʒəɡeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    conjugated
  • شکل سوم:

    conjugated
  • سوم‌شخص مفرد:

    conjugates
  • وجه وصفی حال:

    conjugating
  • شکل جمع:

    conjugates

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive adjective adverb
صرف کردن، درهم آمیختن، توأم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- conjugate words
- واژه‌های هم‌ریشه
- conjugate angles
- زاویه‌های مزدوج
- They conjugated English verbs correctly.
- آن‌ها افعال انگلیسی را درست صرف کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conjugate

  1. adjective Of an organic compound; containing two or more double bonds each separated from the other by a single bond
    Synonyms: conjugated
  2. adjective Joined together especially in a pair or pairs
    Synonyms: conjugated, biconjugate, etymologic, coupled, lexicographic, paronymic, paronymous
  3. noun A mixture of two partially miscible liquids A and B produces two conjugate solutions: one of A in B and another of B in A
    Synonyms: conjugate solution
  4. verb To bring or come together into a united whole
    Synonyms: coalesce, combine, compound, concrete, conjoin, connect, consolidate, couple, join, link, marry, meld, unify, unite, wed, yoke

ارجاع به لغت conjugate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conjugate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conjugate

لغات نزدیک conjugate

پیشنهاد بهبود معانی