امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Conjugation

ˌkɑːndʒəˈɡeɪʃn ˌkɒndʒəˈɡeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    conjugations

معنی و نمونه‌جمله

noun
(دستور زبان) صرف، پیوستگی، ترکیب، گشنگیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The conjugation of irregular verbs is difficult.
- صرف فعل‌های بی‌قاعده مشکل است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conjugation

  1. noun The result of combining
    Synonyms: union, unification, combination, composite, compound, coupling, mating, unity, pairing, heterogamy, zygosis, uniting, sexual union, jointure, isogamy, pollinization
  2. noun The state of being joined together
    Synonyms: junction, conjunction, colligation

ارجاع به لغت conjugation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conjugation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conjugation

لغات نزدیک conjugation

پیشنهاد بهبود معانی