معنی conjugational به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی

adjective

صرفی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conjugational

adjective Of, relating to, or tending to produce combination

Synonyms: combinational, combinative, combinatorial, conjugative, conjunctional, connectional, connective

ارجاع به لغت conjugational

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «conjugational» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conjugational

لغات نزدیک conjugational

پیشنهاد بهبود معانی