امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Contentment

kənˈtentmənt kənˈtentmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    contentments

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
رضایت، قناعت، خرسندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a smile of contentment
- لبخند حاکی از رضایت
- Contentment of avarice is impossible.
- اقناع حرص و آز غیرممکن است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contentment

  1. noun comfort, happiness
    Synonyms: complacency, content, contentedness, ease, equanimity, fulfillment, gladness, gratification, peace, pleasure, repletion, satisfaction, serenity
    Antonyms: discomfort, discontent, displeasure, dissatisfaction, misery, sadness, unhappiness

ارجاع به لغت contentment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contentment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contentment

لغات نزدیک contentment

پیشنهاد بهبود معانی