امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Contestation

    ˌkɑːnteˈsteɪʃən ˌkɒntesˈteɪʃən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    بحث، منازعه، مناظره، رقابت، مرافعه، رد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد contestation

    1. noun A hypothetical controversial proposition
      Synonyms: contention, controversy, disputation, thesis, disceptation, tilt, argument, arguing

    ارجاع به لغت contestation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «contestation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contestation

    لغات نزدیک contestation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return