امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Controversy

ˈkɑːntrəvɜːrsi ˈkɒntrəvɜːsi / / kənˈtrɒvəsi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    controversies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable C1
اختلاف، هم‌ستیزی، مباحثه، جدال، ستیزه، مشاجره، بحث

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The new leader tried to avoid controversy.
- رهبر جدید کوشید تا از اختلاف اجتناب کند.
- the controversy about his illicit affairs
- جدال مربوط به روابط نامشروع او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد controversy

  1. noun debate, dispute
    Synonyms: altercation, argument, beef, bickering, brush, contention, difference, discussion, disputation, dissention, embroilment, falling-out, flak, fuss, hurrah, miff, polemic, quarrel, row, rumpus, scene, scrap, squabble, strife, tiff, words, wrangle, wrangling
    Antonyms: accord, agreement, forbearance, harmony, peace, quiet

لغات هم‌خانواده controversy

ارجاع به لغت controversy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «controversy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/controversy

لغات نزدیک controversy

پیشنهاد بهبود معانی