امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cosmopolite

American: kɑːzˈmɑːpəˌlaɪt British: kɒzˈmɒpəlaɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جهان شهرزی، شخصیت جهانی، سرتاسر جهانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cosmopolite

  1. noun A sophisticated person who has travelled in many countries
    Synonyms: cosmopolitan, citizen of the world, sophisticate, humanist, internationalist, wanderer, globe-trotter, eclectic, jet-setter, man-of-the-world, woman of the world

ارجاع به لغت cosmopolite

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cosmopolite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cosmopolite

لغات نزدیک cosmopolite

پیشنهاد بهبود معانی