امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Couch Potato

ˈkaʊtʃpəˈteɪˌtoʊ kaʊtʃpəˈteɪtəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    couch potatoes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal
(آدم) تنبل، تن‌پرور، معتاد به تلویزیون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Being a couch potato can lead to a sedentary lifestyle.
- تنبل بودن ممکن است منجر به یک سبک زندگی بی‌تحرک شود.
- Being a couch potato is not good for your health, as it can lead to weight gain.
- تن‌پروری برای سلامتی‌ات خوب نیست چون ممکن است باعث افزایش وزن شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد couch potato

  1. noun inactive person who watches a lot of television
    Synonyms: TV viewer, TV-viewer, bystander, drone, goof-off, goof-off, idler, inactive person, laggard, lazy person, lazy-bones, loafer, lotuseater, lounger, observer, slouch, sluggard, sofa spud, spectator, spud, televiewer, televiewer, television viewer, video-gazer, viewer

ارجاع به لغت couch potato

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «couch potato» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/couch-potato

لغات نزدیک couch potato

پیشنهاد بهبود معانی