امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Couchette

kuːˈʃet kuːˈʃet
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
(واگن مسافری) نیمکت قابل تبدیل به تختخواب، تختک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- First-class compartments have four couchettes.
- کوپه‌های درجه یک، چهار تختک دارند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت couchette

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «couchette» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/couchette

لغات نزدیک couchette

پیشنهاد بهبود معانی