امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cry Bitterly

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
به شدت گریه کردن، زار زدن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She cried bitterly when she heard the news.
- وقتی خبر را شنید، به شدت گریه کرد.
- The child cried bitterly after falling and scraping his knee.
- کودک پس از افتادن و خراشیده شدن زانوی خود، زار زد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cry bitterly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cry bitterly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cry-bitterly

لغات نزدیک cry bitterly

پیشنهاد بهبود معانی