امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cupful

ˈkʌpfʊl ˈkʌpfʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
(محتوا یک) فنجان
- three cupfuls of flour and half a cup of sugar
- سه فنجان آرد و نیم فنجان شکر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cupful

  1. noun As much as a cup will hold
    Synonyms: cup

ارجاع به لغت cupful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cupful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cupful

لغات نزدیک cupful

پیشنهاد بهبود معانی