امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cur

kɜːr kɜː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سگ بداصل، سگ دورگه، (مجازاً) آدم پست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cur

  1. noun rotten, lowly animate being
    Synonyms: blackguard, black sheep, bum, cad, coward, dog, good-for-nothing, heel, hound, ne’er-do-well, rat, riffraff, scoundrel, scum, skunk, snake, stinker, toad, villain, worm, wretch, yellow dog
  2. noun animal of mixed breed
    Synonyms: crossbreed, hybrid, mongrel, mutt

ارجاع به لغت cur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cur

لغات نزدیک cur

پیشنهاد بهبود معانی